تمامی ژانر های فیلم های سینمای ایران



موسیقی فیلم


نقطه استارت هر کاری ایده است . در آهنگ فیلم هم فعالیت با ایده‌ای استارت می‌گردد . تهیه‌کننده یا این که کارگردان به هر علتی , چه مهارت و چه آوازه , آهنگسازی را برای نوشتن آهنگ فیلم گزینش مینماید . با دقت به میزان اهمیت آوا برای فیلم , زمان تعیین آهنگساز می تواند تغییر تحول نماید . بعد از گزینش آهنگساز کار خیالی او آغاز می شود . درین سطح فیلم‌نامه یا این که مسئله فراوان دارای اهمیت است . به دلیل آنکه جواب اکثری از سوالهای در فیلم‌نامه مخفی است . بخش اعظمی از آهنگسازان این نقطه استارت را می‌پسندند . دیمیتری تیومکین , آهنگساز فیلم , معتقد است قیمت حضور آهنگساز در جلسات اولیهٔ دعوا و بررسی فیلم‌نامه غیرقابل محاسبه است . در حالیکه جان ویلیامز , آهنگساز پیروز یکسری جایزه اسکار , در این زمینه گفته است :

من ترجیح می ‌دهم فیلم‌نامه را نخوانم , اینجانب از آن جور کسانی هستم که دوست دارم نسبت به فیلم عکس‌العمل نشان دهم . وقتی که شما یک روایت ادبی را می خوانید یک تصویر فرضی از گوشه و کنار و چیزها می‌سازید . اینجانب دریافته‌ام که چنانچه فیلم‌نامه را بخوانم و آن گاه به اتاق نمایش بروم , اکثر زمان ها سبب ساز یأس اینجانب میگردد . به حالت ایده‌آل دوست دارم به ریتم چهره‌ای که برای اولین دفعه می بینم عکس‌العمل نشان دهم» .

درهرمورد اولیه گام رابطه آهنگساز با فیلم است . هم اکنون می خواهد از روش قرائت فیلم‌نامه باشد یا این که تماشای فیلم . آهنگساز در تراز اولیه به دیدن فیلم به صورت راف - کات/ دعوت می شود که فیلمی ناتمام است و به‌طور نمونه جزو اثرات صوتی نظیر افکت‌های متفاوت مانند صدای بوق گوشی تلفن یا این که آژیر پلیس در آن گنجانده نشده‌است . فیلم یک توشه با استمرار و در سطح بعد از آن رینگ به رینگ چشم می گردد . در تراز دوم آهنگساز به همراه تهیه‌کننده , کارگردان و تدوین‌گر با یکدیگر فیلم را بازدید می نمایند . تدوین‌گر به آهنگساز امداد مینماید تا مشکلات تکنیکی به هنگام ضبط آهنگ و همینطور فرآیند بعدی را به راحتی طی نماید . در باز‌نگری دوم علامت‌گذاری . صورت میگیرد . در اینجا مشخص و معلوم میشود که چه نقاطی به آوا احتیاج دارا‌هستند و کجاها بایستی آزاد رها شوند . آهنگساز و تدوین‌گر در کنار یکدیگر به زمان‌گیری فواصلی می پردازند که آوا در آن شنیده می شود و با استعمال از دستگاه موویلا زمان ورود و خروج آوا و هماهنگی آن با دیگر اجزاء به خیر و خوبی انتخاب می گردند . آنگاه این داده ها را به‌طور جامع در فرم‌های مخصوصی وارد می کنند .

اینجاست که آهنگساز می تواند با باز‌بینی و یاری تصاحب کردن از فرم‌های تهیه و تنظیم شده فعالیت نوشتن آوا را آغاز نماید . زمانی‌که این تراز هم تمام شد سطح ضبط آوا فرا می رسد . ارکستراسیون از اهمیت ویژه‌ای برخوردار‌است و امروزه اکثری از آهنگسازان بزرگ فیلم عشق دارا‌هستند این عمل را شخصاً انجام دهند . برنارد هرمن آهنگساز شماری از فیلم‌های آلفرد هیچکاک دربارهٔ سازبندی و اهمیت آن در شکل‌گیری یک اثر موسیقایی میگوید :

غیرممکن است که عمل آهنگسازی را از ارکستراسیون جدا کنیم . صحیح مانند این است که بگوییم اینجانب ایده‌ها را می ‌دهم شما کتاب را بنویسید یا اینجانب نگارگری را می کشم ولی رنگ‌ها را شما بگذارید . هر ساز به مقدار خویش حساس است و بایستی مورد دقت بدون نقص آهنگساز قرار بگیرد» .
در کنار ارکستراسیون زمینه رهبری هم دارای اهمیت است . یک اثر موسیقایی با رهبری ظریف به نتیجهٔ آخری میرسد . بخش اعظمی از آهنگسازان در این مورد نیز پیش‌قدم می باشند . در غیر اینصورت فعالیت شخص دیگری که رهبر ارکستر خواهد بود کاری سنگین وزن است . در سطح ضبط پایانی آوا , مهندس ضبط مسئول کیفیت اثریست که در فیلم شنیده می شود . او بایستی کار کشته باشد که آوا را نت به نت دنبال نماید . وی بایستی جای تک تک نوازندگان را همراه با میکروفن‌گذاری شخصاً انجام دهد چرا‌که با آنان روی کانال‌های متعدد میز صدا رمز و فعالیت خواهد داشت ; اگر‌چه امروزه با پیشرفت‌های تکنولوژی شیوه‌های ضبط هم دوچندان مختلف است . در سطح آخری , آهنگساز آهنگ مهیا شده را همراه با تدوین‌گر به اتاق پایه گذاری کردن برده و مبتنی بر محاسبات پیشین آن را به اعتنا در لبه صدای فیلم قرار میدهند .


آخرین جستجو ها